صدارت برونینگ

رکود بزرگ یک فرصت سیاسی برای هیتلر ایجاد کرد. آلمانی‌ها دربارهٔ جمهوری پارلمانی که با مخالفت‌هایی از سوی چپ و راست‌گرایان افراطی روبرو بود، هم‌صدا نبودند. احزاب میانه‌رو نمی‌توانستند مانع موج روزافزون افراط‌گرایی شوند و رفراندوم ۱۹۲۹ آلمان به محبوبیت بیشتر نازیسم یاری رساند. در نتیجه انتخابات سپتامبر ۱۹۳۰، ائتلاف بزرگ موجود از بین رفت و کابینه‌ای تشکیل شد که در اقلیت قرار داشت و نتیجتاً، صدر اعظم آلمان و رهبر حزب مرکز، هاینریش برونینگ، مجبور بود با فرمان‌های اعلام وضعیت اضطراری توسط رئیس‌جمهوری پاول فن هیندنبورگ کشور را اداره کند. از این زمان، حکومت با فرمان‌های ریاست جمهوری به موضوعی عادی تبدیل شد و راه را برای یک حکومت اقتدارگرا هموار کرد. در همین انتخابات، حزب نازی از یک حزب در حاشیه با صعودی چشم‌گیر و کسب ۱۰۷ کرسی (۱۸٫۳٪ آرا) به دومین حزب بزرگ رایشستاگ تبدیل شد.

در اواخر ۱۹۳۰، هیتلر حضوری پررنگ در محاکمه دو افسر رایشسور، ریکارد شرینگر و هانتس لودین، ایفا کرد. هر دوی آن‌ها متهم به عضویت در حزب نازی که در آن زمان عضویتش برای پرسنل رایشسور ممنوع بود، بودند. مدعی‌العموم بر آن بود که حزب نازی یک حزب افراطی است که منجر به آن شد هانتس فرانک، وکیل، هیتلر را برای شهادت به دادگاه بخواند. در ۲۵ سپتامبر ۱۹۳۰، هیتلر در محکمه حاضر شد و شهادت داد که حزب او تنها از طرق انتخابات برای کسب قدرت تلاش خواهد کرد؛ این برای او طرفداران زیادی در بین افسران جمع کرد.۰] سیاست‌های ریاضت اقتصادیِ برونینگ باعث نشد وضعیت اقتصاد آلمان چندان بهتر شود و به شدت هم نامحبوب بودند. هیتلر از این فرصت استفاده کرد و شعارهای سیاسی خود را بر افرادی که تورم دهه ۱۹۲۰ و رکود بر زندگی آن‌ها تأثیر گذاشته بود، نظیر کشاورزان، کهنه‌سربازان و طبقه متوسط، متمرکز ساخت. علی‌رغم اینکه در ۱۹۲۵ از تابعیت اتریشی خود صرف‌نظر کرده بود، او برای حدود ۷ سال بود که هنوز تابعیت آلمانی نگرفته بود. در نتیجه او تابعیت هیچ دولتی را نداشت، نمی‌توانست برای یک منصب دولتی کاندید شود و در خطر دیپورت‌شدن بود. در ۲۵ فوریه ۱۹۳۲، وزیر داخله ایالت برانزویک، دیتریش کلاگس که خود از اعضای حزب نازی بود، هیتلر را به عنوان مدیر هیئت نمایندگان برانزویک در رایشسرات منصوب کرد و بدین ترتیب او به شهروند برانزویک و نتیجتاً آلمان تبدیل شد. هیتلر در انتخابات ریاست جمهوری ۱۹۳۲ شرکت و با هیندنبورگ رقابت کرد. سخنرانی او در برابر کلوب صنعتی دوسلدورف به تاریخ ۲۷ ژانویه ۱۹۳۲ باعث شد خیلی از قدرتمندترین صنعتگران آلمان از او طرفداری کنند. هیندنبورگ حمایت بسیاری از احزاب ناسیونالیست، سلطنت‌طلب، کاتولیک، جمهوری‌خواه و چندی از سوسیال دموکرات‌ها را داشت. «هیتلر بر فراز آلمان» شعار انتخاباتی هیتلر بود که به جاه‌طلبی‌های سیاسی او و استفاده از هواپیما برای تبلیغات اشاره می‌کرد. او یکی از اولین سیاستمدارانی بود که از هواپیما چنین استفاده می‌کرد و این استفاده به واقع اثرگذار بود. او در هر دو دور انتخابات دوم شد و در انتخابات نهایی ۳۵٪ آرا را کسب کرد. علی‌رغم شکستش در برابر هیندنبورگ، هیتلر با این انتخابات به نیرویی قدرتمند در سیاست آلمان تبدیل شد.۰

انتخاب به صدارت

نبود یک دولت مؤثر سبب شد دو سیاستمدار پرنفوذ، فرانتس فون پاپن و آلفرد هوگنبرگ، به همراه چند صنعت‌گر و تاجر دیگر نامه‌ای به فن هیندنبورگ بنویسند. امضاکنندگان این نامه به او توصیه کردند که آدولف هیتلر را به عنوان رئیس دولتی مستقل از احزاب پارلمان به صدارت منصوب کند. اتفاقی که از نظر آن‌ها می‌توانست باعث «رضایت میلیون‌ها نفر» شود.

پاول فن هیندنبورگ، با اکراه و پس از اینکه دو انتخابات مجلس دیگر در ژوئیه و نوامبر ۱۹۳۲ نتایجی به همراه نداشت که منجر شود یک حزب اکثریت را تصاحب کند و دولت تشکیل دهد، پذیرفت آدولف هیتلر را به صدارت بردارد. هیتلر دولتی ائتلافی از احزاب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان (حزب نازی، حزبی که بیشترین کرسی را در رایشستاگ داشت) و خلق ملی آلمان تشکیل داد. در ۳۰ ژانویه ۱۹۳۳، کابینه جدید در یک مراسم مختصر در دفتر هیندنبورگ ادای سوگند کرد. سه منصب به حزب نازی رسید: صدارت اعظم (در اختیار آدولف هیتلر)، وزارت داخله (در اختیار ویلهلم فریک) و وزارت داخله پروس (در اختیار هرمان گورینگ).[۱۵۳] هیتلر پست‌های وزارت را به عنوان راهی جهت برقراری سلطه خود بر پلیس در بیشتر بخش‌های آلمان، می‌دید.

آتش‌سوزی رایشستاگ و انتخابات مارس

به عنوان صدر اعظم آلمان، هیتلر تلاش خود را به کار بست تا مانع آن شود رقبای حزب نازی بتوانند اکثریت لازم برای تشکیل دولت را به دست آورند. به دلیل بن‌بست سیاسی، او مجدداً از هیندنبورگ تقاضا کرد که رایشستاگ را منحل اعلام کند و نتیجتاً، مقرر شد انتخابات جدید در اوایل مارس برگزار شود. در ۲۷ فوریه ۱۹۳۳، ساختمان رایشستاگ به آتش کشیده شد. گورینگ آن را یک توطئه از جانب کمونیست‌ها دانست زیرا کمونیست هلندی مارینوس فان در لوبه را در شرایطی در ساختمانِ در حال سوختن پارلمان پیدا کردند که او را در مظان اتهام قرار می‌داد. بنا به کرشاو، تقریباً همه مورخان اتفاق نظر دارند که در لوب واقعاً کسی بود که آتش‌سوزی را ایجاد کرد. در مقابل، افرادی چون شایرر و آلان بولاک معتقدند که خود حزب نازی در پشت پرده این اتفاق قرار داشت. بنا به پیشنهاد هیتلر، هیندنبورگ فرمان آتش رایشستاگ را در ۲۸ فوریه صادر کرد که برخی از حقوق اولیه را به تعلیق درآورد و محکوم‌کردن بدون برگزاری دادگاه را ممکن می‌کرد. این فرمان‌بر اساس بند ۴۸ قانون اساسی وایمار که به رئیس‌جمهوری اجازه می‌داد جهت حفاظت از امنیت و نظم عمومی تصمیمات اضطراری بگیرد، صادر شد. فعالان حزب کمونیست آلمان (KPD) سرکوب و ۴٬۰۰۰ نفر از اعضای حزب بازداشت شدند

علاوه بر کمپین‌های سیاسی، حزب نازی در روزهای قبل از انتخابات به گروه‌های نظامی‌نما و پروپاگاندای ضد کمونیستی هم متوسل می‌شد. در روز انتخاب، ۶ مارس ۱۹۳۳، سهم نازی‌ها از آرا به ۴۳٫۹٪ افزایش پیدا کرد و توانستند بیشترین کرسی‌ها را تصاحب کنند اما از اکثریت بازماندند؛ نتیجتاً، ائتلاف مجدد با حزب خلق ملی آلمان برای تشکیل دولت ضروری بود.

روز پوتسدام و قانون تفویض اختیارات

در ۲۱ مارس ۱۹۳۳، رایشستاگ جدید با یک مراسم افتتاحیه در کلیسای گارنیسون پوتسدام تشکیل شد. این مراسم «روز پوتسدام» از آن جهت برگزار شد تا اتحاد مابین جنبش نازی و طبقه اشرافی و نظامی کهن پروس را نشان دهد. هیتلر در آن مراسم ژاکتی بر تن داشت و متواضعانه با فن هیندنبورگ خوش و بش کرد.

از آنجا که هیتلر اکثریت را در رایشستاگ در اختیار نداشت اما به دنبال برقراری کنترل کامل سیاسی خود بود، لایحه تفویض اختیارات را مجلس برد تا نمایندگان تازه انتخاب شده دربارهٔ آن تصمیم بگیرند. این لایحه—با نام رسمی راه‌حل رفع پریشانی مردم و رایش به کابینه هیتلر آن قدرتی را می‌داد که قوانین جدید را بدون مشورت با رایشستاگ در چهار سال آینده به جریان اندازند. آن قوانین (به غیر از استثناهایی خاص) می‌توانستند قانون اساسی را هم زیر سؤال ببرند.از آنجا که لایحه تفویض اختیارات قانون اساسی آلمان را تحت تأثیر قرار می‌داد، برای تصویب آن لازم بود دو سوم نمایندگان به آن رای موافق دهند. از آنجا که در حالت عادی امکان این موضوع نبود، نازی‌ها با استفاده از فرمان آتش رایشستاگ هر ۸۱ نماینده کمونیست مجلس را بازداشت کرده و مانع از رای دادن چند نماینده سوسیال دموکرات شدند. در ۲۳ مارس ۱۹۳۳، رایشستاگ در سالن اپرای کرول تشکیل جلسه داد. مأموران اس‌آ در داخل نگهبانی می‌دادند، حال آنکه گروه‌های بزرگ مخالف لایحه پیشنهادی بیرون از ساختمان شعار داده و نمایندگانی که وارد سالن کرول می‌شدند را تهدید می‌کردند. موضع حزب مرکز، سومین حزب بزرگ رایشستاگ، تعیین‌کننده بود. بعد از آنکه هیتلر به صورت شفاهی به رهبر حزب مرکز لودویگ کاس قول داد که حق وتو برای هیندنبورگ محفوظ می‌ماند، کاس اعلام کرد که حزب مرکز از این لایحه پشتیبانی می‌کند. لایحه مذکور در نهایت با ۴۴۱ رای موافق و ۸۴ رای مخالف تصویب شد و همه احزاب غیر از سوسیال دموکرات‌ها به آن رای موافق دادند. قانون تفویض اختیارات، به همراه فرمان آتش رایشستاگ، دولت هیتلر را به صورت دوفاکتو به یک دیکتاتوری قانونی تبدیل کردند

صفحه ی قبل صفحه ی بعد